Sunday, July 21, 2013

سومین بارداری

  
یک سالی میشه که اینجا هیچ چیز ننوشتم. خیلی اتفاق خاصی توی این یک سال نیفتاده. به مرکز سقط مکرّر ابن سینا رفتم و تمام آزمایشات ایمنی را انجام دادم که اینجا نمونهاش را خواهم گذشت. از نظر دکتر ایمنی اونجا، آزمایشات نرمال بود هر چند که طبقه کتاب دکتر بییر بعضی هاش از رنج نرمال خارج بود (البته به جز آنتیبادی تیروئید). بعد از دکتر ایمنی ، دکتر زنان باید داروها را تجویز میکرد. به نظر من قسمت دکتر زنان که پله آخر ابن سینا هست خیلی جالب نبود. چند تا دکتر تازه کار گذشتند اونجا که یک سری داروی روتین را تجویز میکنند. خیلی هم به شیوه خودشون مطمئن نیستند. مثلا به محض اینکه من گفتم در خارج پردنیزولن تجویز نمیکنند گفت پس ما هم نمیکنیم. گفتم ولی یک دکتر تو آمریکا بهش معتقده، گفت باشه اگه بخوای بهت میدیم. به من پردنیزولن دادن و گفتند تا سه ماه روزی ۱۰ میلیگرم مصرف کنم و بعد اقدام کنم. من هم همین کار را کردم و بعد اقدام کردم که حدود ۶ ماه اقدام کردم بدون نتیجه. دیگه قوز بالاقوز شده بود من که خیلی راحت حامله میشودم حالا دیگه حامله هم نمیتونم بشم.  به نظر من اگه آدم بلافاصله بعد  از قطع دارو حامله نشه، و بخواد ۷-۸ ماه بعد حامله بشه دارو اثر خودش را از دست خواهد داد. اصولاً دکترهای اینجا (اونایی که به  درمان سیستم ایمنی اعتقاد دارند)  معتقدند که باید هر ماه از دوران تخمک گذاری کرتن مصرف کرد. که البته نمیدونم مصرف این همه کرتن چه اثراتی رو بدن میزاره. 
توی این مدت (tpo) را  هم اندازه گیری کردم و همچنان بالا بود. به طور تصادفی با یک دوستی برخورد کردم که اون هم مشکل هاشیموتو داشت، به من گفت با تحقیقاتی که کرده حذف گلوتن (گندم و جو) از برنامه غذایی کمک میکنه که سیستم ایمنی مقداری آروم بگیره و شاید آنتیبادی تیروئید هم پایین بیاره. از ماه جون یعنی یک ماه نیم پیش گلوتن را حذف کردم. اسید فولیک ۵ و ویتامین د۳ هم مصرف میکردم. ۱۵ جون یک پریدی شدید داشتم که به شدت از من لخته و یا تیشو دفع شد و ۱۰ روز هم طول کشید ولی باز هم مثل همیشه چون  پریدیم به موقع شد معلوم نشد سقط بود و یا فقط یک پریودی شدید. ناامید از اینکه دیگه نمیتونم باردار بشم پیش دکتر رفتم و اون هم قبول کرد یک سری آزمایش خون برام بنویسه. نکته قابل توجه اینکه من از این دستگاههای مانیتور تخمک گذاری برای چند ماه استفاده کردم که هیچ وقت بهم نشون نداد که من تخمک گذاری میکنم. و همین بسیار ناامیدم کرده بود. بعد پریدی جون، یک مقدار ترشحاتم مشکوک بود، یعنی خبری از اون ترشح تخمک گذاری نبود، اصولاً یکی دوهفته بعد از پریودی هفتهٔ مرطوبی هست که این بار نبود. به هر حال ۱۵ جولای برای یک سفأر کاری به منچستر رفتم یک سر هم به بازار زدم ولی احساس کردم اصلا نمیتونم رو پا بند بشم گفتم خوب لابد الان موسم پریودیم است و به هم ریختم، وقتی اومدم خونه خیلی بی حال بودم و شب از زور سینه درد نتونستم بخوابم، گفتم این طبیعی نیست صبح زود رفتم یک بیبی چک خریدم و آزمایش کردم یک مثبت خیلی خیلی کمرنگ که با چشم غیر  مسلح نمیشد دید ایجاد شد. فرداش دوباره تست کردم که مثبت پر رنگ تر پدیدار شد. و بلی لطف خداوند دوباره شامل حالم شد و برای بار سوم باردار شدم. راستش اصلا خوشحال نشدم اضطراب تمام وجودم را گرفت. تصور اینکه دوباره به همون بلا سرم میاد آشفتم کرد. رفتم دکتر داخلی اینجا را دیدم گفت ما هیچ کمکی نمیکنیم، چون معتقدیم در این مرحله هیچ کاری از هیچ کس بر نمیاد  برو هفته ۱۲ بیا، اگه به خون ریزی هم افتادی سریع با ما تماس بگیر. زنگ زدم ابن سینا گفتند ما هم هیچ چیزی نمیتونیم بگیم، گفتم اگه بخوام پردنیزولن مصرف کنم چه دوزی خوبه گفتند ما اینطوری تجویز نمیکنیم باید حضوری ببینیمت.  با یک ذهن آشفته و خسته و ترس و لرز راهی سفر کاری شدم ۳ روز در بیرمنگهام بودم و برگشتم. طبق تقویم پریودی دیروز که شنبه بود پنج هفتم شد . همیشه همین روزا متوقف میشه، و تقریبا سه هفته طول میکشه که بدن این را تشخیص بعده و حدودا ۲۰ روز دیگه طول میکش که عملیات دفع انجام بشه. ۳ هفته دیگه من ایران خواهم بود و اگر هر اتفاقی بیفته اونجام. از یک طرف خیلی خوشحالم که کنار خانوادهام خواهم بود از طرف دیگه اصلا حوصله بقیه فامیلو را ندارم. و سکوت و رامش میخوام. ولی تصمیم گرفتم حتما برم ایران. مشکله اساسی من الان اینه که خیلی منفی فکر میکنم، و این خودش تاثیر منفی روی رشد نطفه داره. نمیددنم چطور باید فک کنم که نه امید زیادی به خودم بدم که بعدا بهم سخت نشه و نه خیلی ناامید و منفی باشم که ناراحتی و غصه تاثیر منفی نذاره. خدایا واقعا مستاصل هستم کمکم کن. من لانا طبقه تجویز دکتر بییر پیش میرم یعنی پردنیزولن ۲۰ میلیگرم میخورم، هر چند که چیزهای دیگیی هم توصیه کرده مثل پروژسترون که من از ایران نیوردم. ۴شنبه قره یک دکتر ایمنی اینجا به طور خصوصی ببینم، که باید تا لندن برم و برای یک ویزیت ۱۰ دقیقها ۲۵۰ پوند باید بدم. ولی میخوام هر طور شده با یک دکتر حرف بزنم که اوردوز نشم .ای کاش الان میدونستم اون پایین چه خبره!

No comments:

Post a Comment